فقیر یعنی...

بسم الله الرحمن الرحیم

عزیزی فرموده بودند تا احساسات آدم ها را تحریک نکنین به این راحتی ها کسی راضی به همکاری و کمک به سایرین نمیشه. بنابراین سعی کنین وقت بذارین و روان شناسی تبلیغات را به کار بگیرین و اول احساسات برانگیزانین و سپس دست یاری دراز کنین.

در این رابطه چند نکته به ذهن رسید:

1.  1. اعتراف می کنیم که راه شعله ور ساختن احساسات را بلد نیستیم. دوستانی که ایده هایی دارند خودشان بیان و پیاده کنن. دست همه را به گرمی می فشاریم.

2.  2. در مسایل عبادی نیت تقرب به خداوند شرط قبولی عمل است. بنابراین اگر در جایی به هر دلیلی احساسات تون تحریک وشعله ور شد، اول به پیروی از مولای موحدان قیام بفرمایید و چند قدمی راه برین، شعله ها که فرونشست و احساسات تحت کنترل درآمد، نیت رضایت حضرت حق بفرمایید و مشغول انجام عمل و بریدن سر شیطان نفس بشین.

یه وقتی نشه ما و مثل ما جوگیرتون کنن، دست به جیب شین هم پول تون بره و هم خدا به دلیل اینکه کار برای اون نبوده اجری نده و دوطرفه ضرر کنین! از اون طرف مراقب وسوسه های شیطان هم باشیم که نگه تو که اخلاص نداری نمیخواد کاری بکنی.

3.  3. شاید علت اینکه برای بخشش به تحریک عواطف و غلیان احساسات نیاز داریم ناآگاهی نسبت به دو چیز باشه: اول: برنامه های راهبردی دین برای رشد انسان ها و دوم: عدم درک درست از حقیقت نیاز و فقر.

اگه خدا خواست بخش آموزه های وبلاگ به مشکل اول خواهد پرداخت، اما مشکل دوم:

برخی به تبعیت از سینما و تلویزیون خیال می کنن که فقیر یعنی کسی که سه وعده غذای گرم سر سفره اش نیست، یعنی کسی که مبل نداره و روی زمین می خوابه، یعنی کسی که بازپرداخت اقساطش گاهی به تأخیر میفته ، تلویزیون معمولی داره و ...

ولی اگه چشم ها به روی واقعیت باز بشه می بینیم که:

فقیر یعنی کسی که وقتی ماه رمضون نیم کیلو گوشت بهش میدی میگه از رمضان پارسال که همین قدر گوشت برامون آوردین دیگه گوشت نخوردیم، وقتی تابستون ازش می پرسی کولرت درسته؟ لبخند می زنه که ما پنکه هم نداریم چه برسه به کولر! زمستون بخاری نداره، سال هاست یخچال نداره، توی خونه شون فرش که هیچ، یک موکت ساده هم پیدا نمیشه و ... . فقیر یعنی نوعروسی که بعد پنج شش سال گذروندن دوران عقد وقتی خونه بخت میره با چند تا کاسه و بشقاب ملامین لنگه به لنگه گوشه شکسته میره بدون هیچ وسیله اضافی!

فقیر یعنی کسی که به همین سادگی که ما میگیم بچه مون سرما خورد، میگه چندهزار تومان پول داروی بچه را نداشتم بچه ام مُرد، فلج شد، دست یا پاش قطع شد، کور شد و ...

فقیر یعنی اون مادر اهل سنت و چند تا دخترش که تمام ماه رمضان را با فقط و فقط با نون چای روزه گرفتن و افطار کردن و وقتی طلبه شیعه را شب شهادت علی علیه السلام با غذای گرم درب خونه شون دید گفت شهادت میدم که علی و شیعه هاش به حق هستن و همگی شیعه شدن.

نه دوستان! اشتباه شد... فقیر یعنی ما... که هیچ نداریم و هیچ هستیم و دلخوش به هیچ و دربند هیچ... به زودی می فهمیم